به گزارش شوش۲۴، رئیس جمهور ترکیه هر چند از آزمایش مواجهه با بزرگترین و جدی ترین چالش زندگی سیاسی خود و کابینه اش طی بیست سال گذشته، موفق بیرون آمد اما برغم این پیروزی، نبرد انتخاباتی دو قطبی و بسیج نیروها و نیز درصد بالای آرای قلیچدار اوغلو نشانگر بروز یک دو دستگی عمودی در جامعه ترکیه است.
پیروزی اردوغان به معنای تداوم چالش های مزمن داخلی است؛ چالش هایی که در جریان تبلیغات انتخاباتی کاملا بروز کرد. از مهمترین این چالش ها، چگونگی حل مساله کُردها است که از نگاه اردوغان همچنان پهلو به پهلوی تروریسم و جدایی طلبی در ترکیه است. یکی دیگر از مسائل دوره جدید دولت اردوغان مساله علوی ها است. از جمله چالش های احتمالی پیش روی خود شخص اردوغان نیز چگونگی حفظ قدرت حزب عدالت و توسعه است چرا در انتخابات اخیر تنها توانست ۳۵ درصد آرا را بدست آورد. چالش دیگر اردوغان، چگونگی ساخت یک شخصیت مناسب برای جانشینی خود و رهبری آتی حزب در پنج سال آینده است.
احتمالا زمان آن رسیده که درباره تأثیر شکست در انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری بر نیروهای اپوزیسیون نیز صحبت کنیم و اینکه آیا آنها همین چارچوب ائتلاف خود با برخی اصلاحات را حفظ خواهند کرد یا اینکه با شناخت دلایل شکست و تحمل مسئولیت مواجه خواهند شد و پیامدهای منفی و انشعابات احتمالی متعاقب آن را تجربه می کنند.
شاید کمال قلیچدار اوغلو رهبر حزب جمهوریخواه خلق از سال ۲۰۱۰ تاکنون، نخستین قربانی این شکست باشد. این در صورتی است که همه رفتارهای قبلی مورد بازنگری قرار گیرد و احساس نیاز به تغییر در رهبری حزب و معرفی نام های تازه مانند اکرم امام اوغلو و منصور یاوش یا دیگران ایجاد شود.
از سوی دیگر در حوزه خارجی، پیروزی اردوغان به نوعی به معنای ادامه سیاست های کنونی با همه خوبی ها و بدی هایش خواهد بود. حتی ممکن است این پیروزی و تداوم پنج سال دیگر حاکمیت بر ترکیه توسط او باعث تشدید مواضع اش شود؛ بخصوص این که دیگر نیاز به باج دادن سیاسی با ملاحظات انتخابات بعدی نیست.
در همین حال، نگاه هایی از امروز متوجه غرب بخصوص آمریکا است و ممکن است (با توجه به نتایج انتخابات ترکیه) به چشم یک شکست خورده به واشنگتن نگاه شود چرا که جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا وعده داده بود که اردوغان کنار زده خواهد شد. آیا اکنون واشنگتن و پایتخت های اروپایی سیاست خود در قبال رئیس جمهور ترکیه را تغییر خواهند داد یا این که سردی بر روابط دو طرف همچنان حکمفرما خواهد بود. البته انتظار می رود ترکیه به تعهدات خود در چارچوب ناتو پایبند بماند اما تنها در حدی که – در هر موضوع مشخص یا در قبال یک کشور خاص- در راستای منافع ملی ترکیه تشخیص می دهد.
از سوی دیگر، روابط ترکیه با ایران و روسیه تقویت خواهد شد. اما روشن نیست که سیاست آنکارا در قبال سوریه چه خواهد بود. آیا آماده تن دادن به فشارهای روسیه و ایران به منظور تسهیل در رسیدن به راه حل برای مشکلات با دمشق خواهد بود یا آنکه چون دیگر خود را در قید و بند مسائل انتخاباتی نمی بیند، مواضعش در قبال خارج کردن نیروهای نظامی اش از سوریه، مساله آوارگان سوری و گروههای مسلح مورد حمایت آنکارا (در شمال سوریه) و امنیت مرزها سخت تر خواهد شد؛ بویژه وقتی که به پیام محکمی که بشار اسد رئیس جمهور سوریه در جریان کنفرانس اخیر سران عرب فرستاد، توجه کنیم. بشار اسد در این کنفرانس در شهر جده از خطر “اندیشه توسعه طلبانه عثمانی” سخن گفت و بدین گونه در واقع خطوط قرمز مرحله بعدی روابط ترکیه و سوریه را مشخص و تاکید کرد که در زمینه عادی سازی روابط با ترکیه به چیزی کمتر از حاکمیت کامل بر همه خاک سوریه و تامین امنیت ملی خود تن نخواهد داد.
ش. امینی