علیرضا معاف در یادداشتی نوشت:
هواپیمای مجلس جدید با آرامش و طمانینه از روی باند بلند شد و راه چهارساله سخت و پیچیده خود را در آسمان انقلاب اسلامی و سپهر نظام جمهوری اسلامی آغاز کرد.
بی شک یکی از اصلی ترین مسائل مجلس یازدهم که می خواهد «مجلس مساله حل کن»، «مجلس همراز و همزاد و متکی به مردم»، «مجلس تصمیمات بزرگ»، «مجلس شفاف و کارآمد» و مجلس «پرکار و خستگی ناپذیر و مقاوم» باشد، نحوه مواجهه هوشمند، غایتمند و معقول با دولت ناتوان، پیر و ناکارآمد فعلی است. به ویژه آنکه مدیریت مجلس یازدهم اصرار دارد که خاصیت، خصلت و ژن مجلس جدید، کاربلدی، کارآمدی، چابکی، خلاقیت و حل المسائلی باشد، رفتارشناسی و طراحی ارتباط مجلس و دولت اهمیت بیشتری می یابد تا مجلس جدید، در همین شش ماه اول یک مجلس قوی، پردستاورد، مستقل، منسجم و عاقل جلوه کند و امید را به فضای نخبگانی و تودگانی بازگرداند.
نگارنده معتقد است که نسبت یابی مجلس یازدهم با دولت دوزادهم نیاز به طراحی استراتژیک از سوی مجلسیان دارد. در این مقال برخی مقتضیات و ملاحظات این طراحی راهبردی را واکاوی کرده ایم.
الف) مسأله راهبردی اولیه آن است که چگونه باید گفت و ساز و کارها و قواعد سخن گفتن مجلس انقلابی با دولت چیست؟ «قول»، «زبان» و «ادبیات» را نباید کماهمیّت تلقی کرد. نیروهای انقلابی باید درباره «گفتارِ» خویش، چارهای بیندیشند و مناسبات ارتباطی خود با دولت را سامان دهد. اگر چنین نکنند، نه قادر خواهند بود که دولت را همراه کنند، نه میتوانند جوانان را مجذوب سازند و نه مردم را می توانند متقاعد کنند.
مولفه ها و شاخصه های سخن و گفتار مجلس باید تجلی همزمان قول بلیغ (رسا)، قول حسن(نیکو)، قول لین(نرم) و قول سدید(محکم) باشد. برخی مولفه ها را بر می شمارم:
باید «کارکردی، عملکردی، انضمامی و اجرایی» سخن گفت نه «انتزاعی، فلسفی و نظری محض»
۲- باید «صریح، شفاف، واضح، روشن، مشخص» سخن گفت، نه «مبهم، در لفافه، محافظهکارانه، دو پهلو، محتاطانه، در پرده، گُنگ، ناگویا، سربسته، پوشیده»؛
۳- باید محکم، استوار، قاطع، راسخ، مطمئن، مصمّم سخن
گفت، نه «متزلزل، لرزان، مضطرب، سُست، وارفته، آشفته، حیران، دودل، سرگشته، نگران، مُرَدَّد، زبونانه»؛
۴- باید «عالِمانه، مُستند، مُستدل، علمی، منطقی، فاخر، پُخته، دوراندیشانه، سنجیده، مُتقن» سخن گفت، نه «سطحی، بیپایه، مغشوش، خللپذیر، ذوقی، سلیقهای، دلبخواهانه»؛
۵- باید « ساده، سهل، روان، آسان» سخن گفت، نه «پیچیده، تخصصی، ثقیل، نامفهوم، نامشخص، مشکل، مُغلَق، شاق، پُرتکلُّف، دشوار، غامض»؛
۶- باید «متین، مؤدبانه، محترمانه، بزرگوارانه، آرام، باوقار» سخن گفت، نه «هتاکانه، غضبآلود، پرخاشگرانه، اهانتآلود، سَبُک، حقیرانه»؛
۷- باید «زیبا، جذاب، نوآورانه، مبدعانه، با طراوت، دلنشین» سخن گفت، نه «تکراری، کلیشهای، خشک، منجمد»؛
ب) مواجهه گفتمانی و رسانه ای مجلس کارآمد انقلابی با دولت پیر و ناکارآمد مستقر فعلی در جهت هدایت مطلوب دولت با تعریف دقیق نقاط نزاع گفتمانی و شناخت لبه های گفتمانی میسر است. طراحی هوشمندانه دوگانههای معقول در برابر سیاستهای دولت ناکارآمد و ناتوان، تکلیف مجلس را در نسبت با دولت مشخص خواهد کرد.
[۱]. در قلمرو سیاست اقتصادی؛ دوگانه اقتصاد مقاومتی در برابر اقتصاد وابسته
پیام فاخر رهبر انقلاب به مجلس یازدهم اولویت اقتصاد را در کنار مساله فرهنگ در سامانه های اولویت دار مجلس قرار داد. تصوّرِ خامِ دولت روحانی این بود که «اقتصادِ ملّی»، بهطورِ کلّی، وابسته به «مناسباتِ ما با غرب» است و دراینباره، هیچ راهِ دیگری وجود ندارد، چون گشایشِ اقتصادی، متوقف بر «سرمایهگذاریِ خارجی» است و سرمایهگذاریِ خارجی نیز فقط در صورتِ «تنشزدایی» و «رفعِ تحریم»، ممکن است. بهاینترتیب، تمامِ اهتمامِ دولت غربگرا در حوزۀ اقتصاد، بر رفعِ تحریم مبتنی شد و همواره به مردم، اینگونه القاء شد که رشد و گشایشِ اقتصادی، بدونِ حرکت در مسیرِ «مذاکره با غرب»، بهخصوص ایالاتِ متحده
آمریکا، هرگز میسّر نخواهد بود. دراینحال، جامعه نسبت به مذاکره، شرطی شد و گمان کرد که گرههای معیشتی، از درون و بهواسطۀ ظرفیّتهای بومی، گشوده نخواهند شد. در مقابلِ این روند، رهبرِ انقلاب از آغاز، همواره براینباور بود که اوّلاً، با وجودِ حجمِ انبوهِ «داشتهها» و «ذخایر» و «ظرفیّتها»ی وطنی، میتوان بر تحریم پیروز گشت و آن را خنثی نمود؛ ثانیاً، اقتصادِ مبتنی بر سرمایهگذاریِ خارجی، اقتصادی «وابسته» و «پوشالی» و «برونزا» است و ثبات و پایداری ندارد؛ ثالثاً، نمیتوان به نتیجۀ مذاکره با غربیها، «خوشبین» بود و تعهّدِ آنها را باور کرد؛ رابعاً، «جهان» فقط در «دولتهای غربی» خلاصه نمیشود، بلکه دولتهای دیگر، اولویّت دارند. اکنون و با آشکارشدن شکست ایده دولت برای همگان، بهترین فرصت برای الحلح و پافشاری بر نظریه اقتصاد مقاومتی و مطالبه مستمر آن از دولت است.
[۲]. در قلمرو سیاست داخلی؛ دوگانه نیروهای پرکار و چابک در برابر نیروهای اشرافی و تنبل
از جملۀ وعدههای انتخاباتیِ دولت روحانی در سالِ نودودو، «رفعِ حصر» بود؛ روحانی میدانست که با این وعده میتواند آراء بدنۀ اجتماعیِ اصلاحطلبان را از آنِ خود کند و موقعیّتِ انتخاباتیاش را بهبود ببخشد. او بهصراحتِ از چهرههای اصلیِ «جریانِ فتنه»، حمایت کرد و وعده داد فضای سیاسی را به وضعِ پیش از سالِ هشتادوهشت بازگرداند.
برایناساس، کوشید از شخصیّتهای وابسته به جریانِ فتنه و اصلاحات، در دولتِ خود استفاده کند، تا از این طریق، در مسیرِ «عادیسازی» و «قبحزدایی از جریانِ فتنه»، گام بردارد. ازطرفدیگر، روحانی بهجای آنکه از چهرههای تازهنفس و جوان و سادهزیست استفاده کند، تمامِ چهرههای «تکنوکرات» و «اشرافیِ» دولتِ سازندگی را به عرصۀ مدیریّتهای کلان بازگرداند؛ چنانکه گویا انقلاب، از تولیدِ کارگزارانِ باکفایت و جوان، عاجز است و باید همچنان از گزینههای تکراری و فرسوده استفاده کند. امّا رهبرِ انقلاب، مصمّم و قاطع در برابرِ این راهبرد ایستاد و تصریح کرد که فتنه، «خطِ قرمزِ نظامِ جمهوریِ اسلامی» است و من نسبت به فتنه، «حسّاس» هستم. این قبیل تأکیدها و هشدارهای عمومی، دولت غربگرا را دچارِ انفعالِ نسبی کرد ولی روشن است که باورِ آنها، هیچگاه تغییر نکرد و تنها بنا به محدودیّتهای گریزناپذیر، تسلیم شدند. دربارۀ پیری و تنبلی و اشرافیگریِ دولتی نیز، ایشان بارهاوبارها تذکّر داد و مدیرانِ دولتی را به «سادهزیستی» و «مردمیبودن» دعوت کرد و بهکارگیریِ «جوانانِ مؤمنِ انقلابی» را که با نگاهِ جهادی و انقلابی، کار میکنند، راهِ علاجِ مشکلات دانست. تأکید بر کارآمدی و پر کاری بهترین راه هدایت دولت است. پرکاری، چالاکی و چابکی مجلس، اصلی ترین نقطه امیدبخش به مردم در جهت امکان پذیر بودن شکلگیری دولت جوان و حزب اللهی است