🔹هم شهریان گرامی از هر قومیتی و با هر زبان و گویشی امروز بخوبی می دانند که انتخابات مجلس برایشان ، انتخاب بین آینده خوب و بد است.
🔰با یک نگاه اجمالی به سه شهر هم جوار و نزدیک ، اندیمشک و دزفول و شوشتر بخوبی می توان متوجه شد که ساکنین این شهرها و مسوولین محترم شان نیز با همین مشکلاتی که مسوولین محترم ما دست به گریبانند ، روبرو هستند ، پس چگونه است که امروز اکثریت سکنه ی شوش و کرخه حسرت پیشرفت و آبادانی این شهر ها را می خورند ؟!
*آیا آنها زیر نظر دولت یا حکومتی دیگر هستند ؟! قطعا خیر *
▫️پس اشکال کار کجاست ؟! که ما شهروندان هم جوار شوش و کرخه می بایست هر روز شاهد رشد و شکوفایی شهرستان های دیگر باشیم و حسرت به دل برای یک بیمارستان تازه تاسیس ، دانشگاه دولتی ، راه های مواصلاتی و آب شرب ، فاضلاب ، زیر گذر و … باقی بمانیم؟!
🔅در حالی که سرعت پیشرفت این قبیل امور عمرانی در دزفول و اندیمشک و شوشتر چند برابر شهر های ماست ؟!
🔸خواص و فعالین اجتماعی و نخبگان شوش و کرخه با چه منطقی می بایست کاستی های موجود در این دو شهر که از لحاظ تاریخی پایتخت تمدن ایران زمین هستند را برای ساکنین شان توجیح کنند ؟!
👈🏻 راه چاره کجاست ؟!
بدون شک شوش و کرخه رنگین کمانی از اقوام ایرانی هستند ، ما در مسائل اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی ده هاست که به بهترین شکل ممکن با هم کنار آمده ایم .
🔹خوانین و شیوخ و بزرگان و عقلای قوم با وصلت های زناشویی (زن و زه هاست) سالهاست که باعث پیوندی عمیق بین اقوام ساکن در این دو شهرستان شده اند و از بابت ما در کشور عزیزمان ایران اسلامی یک کلونی و اجتماع اگر بی نظیر نباشیم کم نظیر هستیم .
🔷اما متاسفانه باید قبول کرد که مشکل زمانی آشکار می شود که این اقوام شریف به وادی سیاست وارد می شوند .
◀️متاسفانه تا امروز هیچ شخصی نتوانسته تفکرات سیاسی اقوام ساکن در این دو شهرستان را برای یک تصمیم بزرگ ، هم دل و نظر کند !
🟠این همان دلیلی است که سال هاست باعث کندی چرخ پیشرفت و آبادانی این دو شهرستان شده است .
🌀پیشنهاد نگارنده برای مرتفع نموندن این مشکل استفاده از ظرفیت های همه ی خواص و بزرگان و کاربلدان هر دو شهرستان در قامت یک لویی جرگه است . شاید این موضوع در نوشتن ساده باشد ولی در عمل خیلی ها باید منیت ها و سهم خواهی شان را کنار بگذارند و تمام تمرکز شان را بر شهر خواهی استوار کنند تا این مهم ، محقق شود.
👈🏻 کلامم را با آیه ۱۱ سوره ی رعد پایان می دهم :
لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ
ترجمه :
برای انسان از پیش رو و پشت سر، مأمورانی است که همواره او را به فرمان خدا [از آسیب ها و گزندها] حفظ می کنند. یقیناً خدا سرنوشت هیچ ملتی را [به سوی بلا، نکبت، شکست و شقاوت] تغییر نمی دهد تا آنکه آنان آنچه را [از صفات خوب و رفتارشایسته و پسندیده] در وجودشان قرار دارد به زشتی ها و گناه تغییر دهند. و هنگامی که خدا نسبت به ملتی آسیب و گزند بخواهد [برای آن آسیب و گزند] هیچ راه بازگشتی نیست؛ زیرا برای آنان جز خدا هیچ یاوری نخواهد بود.
نگارش : قاسم دیناروند